Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (3557 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich weiß immer noch nicht so genau, wie gut du wirklich bist. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Du bist mir ein feiner Freund! U تو واقعا دوست عالی هستی. [طنز ]
Bist du noch am Apparat? U هنوز پشت تلفن هستی؟
Du bist ein ausgesprochenes Schwein! U تو واقعا یک حیوان کثیفی هستی! [اصطلاح روزمره ] [تحقیر آمیز]
Bist du noch da? U هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
Weißt du noch, wie arm wir damals waren? U آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
Da kommt noch etwas. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Da kommt noch mehr. <idiom> U هنوز تمام نشده است. [هنوز ادامه دارد]
Das ist noch nicht alles. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
aug U من نمی دونم
Ich verstehe nicht, was sie bedeuten. من معنای شون رو نمی دونم.
Ich kann damit nichts anfangen. U من نمی دونم باهاش چه کار باید بکنم.
Dasein {n} U هستی
Existenz {f} U هستی
wirklich <adv.> U واقعا
tatsächlich <adv.> U واقعا
allerdings <adv.> U واقعا
Bist du hungrig? U تو گرسنه هستی؟
Hast du Hunger? U تو گرسنه هستی؟
All {n} U جهان هستی
Existenzphilosophie {f} U فلسفه هستی
Existentialist {m} U هستی گرا
Alles in Ordnung? U سالم هستی؟
Ist alles in Ordnung? U سالم هستی؟
saugeil U واقعا عالی
saugeil U واقعا جالب
endkrass U واقعا جالب
echt geil U واقعا عالی
endkrass U واقعا عالی
echt geil U واقعا جالب
echt fett U واقعا عالی
echt fett U واقعا جالب
inwiefern <adv.> U چقدر
wie immer U هر چقدر
Recht herzlichen Dank. U واقعا خیلی ممنون.
geil sein [auf] U واقعا مشتاق بودن [به]
Bilde dir nicht ein, dass du gescheit bist! U فکر نکن که باهوش هستی !
Universum {n} U جهان هستی [ستاره شناسی]
Mit dieser Meinung stehst du alleine auf weiter Flur da. U با این نظر تو تنها هستی.
Bei so etwas [Da] werde ich wirklich sauer. U این من را واقعا عصبانی میکند.
Das ist ja unerhört! U این که واقعا مضخرف است!
Ich kann wirklich nichts dafür. <idiom> U من واقعا نمیتونم کمکی بکنم.
Ich kann wirklich nichts dafür. <idiom> U واقعا کاری از دست من برنمی آد.
Welches Sternzeichen bist du? U تو از کدام برج هستی؟ [فال گیری]
Was bist du für ein Sternzeichen? U تو از کدام برج هستی؟ [فال گیری]
Wieviel hast du ausgegeben? U تو چقدر خرج کردی؟
Wie weit? U چقدر فاصله [دارد] ؟
Das hat mich umgehauen. <idiom> U من را واقعا پریشان کرد. [اصطلاح روزمره]
Tatsächlich glaube ich, dass meine Mannschaft gewinnt. U من واقعا باور دارم که تیم من می برد.
Du treibst mich noch zum Wahnsinn! U تو من را واقعا دیوانه می کنی! [اصطلاح روزمره]
Du solltest wirklich mehr auf dich achten [aufpassen] . U تو واقعا باید بهترمراقب خودت باشی.
Das ist ja lächerlich! U این که واقعا مسخره است! [طنز]
Sie wollte partout nicht mitkommen. U او [زن] واقعا نمی خواست اصلا بیاید.
Dualismus {m} U اعتقاد به اینکه تن و خرد دو هستی جداگانه هستند
Womit verdienst du deinen Lebensunterhalt? U معاش خودت را چطور در می آوری؟ [چکاره هستی؟]
Wie lange ist die Wartezeit? U تاخیر چقدر طول می کشد؟
Wieviel kostet das? U قیمت این چقدر است؟
Wieviel U چقدر [سبک نوشته قدیمی]
Wie viel pro Stunde? U ساعتی چقدر [قیمتش است] ؟
fantastisch aussehen <idiom> U واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
eine Wucht sein <idiom> U واقعا محشر به نظر آمدن [اصطلاح روزمره]
Du siehst echt toll aus in diesem Kleid. U در این لباس واقعا محشر به نظر می آیی.
Mal sehen was Du drauf hast. <idiom> U ببینیم چند مرد حلاج هستی. [اصطلاح روزمره]
Was ist der Tarif um das Internet zu benutzen? U نرخ استفاده از اینترنت چقدر است؟
Wie viel kostet es zum Flughafen? U نرخ [تاکسی] به فرودگاه چقدر است؟
Was soll der Spaß denn kosten? U چقدر خرج روی دستم می افتد؟
Was ist der Tarif um das Telefon zu benutzen? U نرخ استفاده از تلفن چقدر است؟
Wie viel kostet eine Fahrkarte nach Kassel? U یک بلیط به کاسل چقدر قیمتش است؟
Was kostet der Spaß? U چقدر خرج روی دستم می افتد؟
Wie viel muss ich löhnen? U چقدر خرج روی دستم می افتد؟
... aber manchmal geht's halt nicht anders. U ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
Das ist ja abgefahren! <idiom> U این واقعا باورنکردی [جالب] است! [اصطلاح روزمره]
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
wie hoch ist mein Konto belastbar? U چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
Wieviel kostet ein Brief nach Iran? U قیمت [فرستادن ] بک نامه به ایران چقدر است؟
um zu sehen, aus welchem Holz er geschnitzt ist <idiom> U تا ببینیم او [مرد] چقدر توانایی [تحمل] دارد
Wie viel für eine Stunde Stadtbesichtigung? U چقدر [می گیرید] برای یک ساعت گردش شهر؟
Wir brauchen eine Umweltbehörde mit großer Schlagkraft. U ما به اداره محیط زیست که واقعا اثربخش باشد نیاز داریم.
nach wie vor U هنوز
weiterhin U هنوز
noch immer U هنوز
noch immer U هنوز هم
immer noch U هنوز
noch U هنوز
trotzdem <adv.> U هنوز
trotzdem U هنوز
noch nicht <adv.> U هنوز نه
noch nicht <adv.> U نه هنوز
noch <adv.> U هنوز
Es ist lieb, dass du dir Sorgen machst, aber es geht mir gut. U خیلی سپاسگذارم از اینکه دلواپس هستی اما من حالم خوب است.
Ich kannte das Tempolimit nicht. U من نمی دانستم بالاترین اندازه سرعت چقدر است.
Das alles hilft uns im täglichen Leben nicht viel weiter. U تمامی این موارد به زندگی روزانه ما واقعا کمکی نمی کند.
Wie viel pro Stunde [halben Tag,Tag, Woche] ? U ساعتی [نصف روز. روزانه. هفته ای] چقدر قیمتش است؟
Da fragst du noch? U هنوز نمی دانی؟
Da ist noch Zeit. U هنوز وقت هست.
Wir versuchen festzustellen, wie gut das System funktioniert. U ما سعی می کنیم بسنجیم که این دستگاه چقدر خوب کار می کند.
Ich wohne noch zu Hause. U من هنوز با والدینم زندگی میکنم.
das ist noch lange hin. U هنوز که خیلی مانده تا آن موقع.
Da du noch nicht fertig bist ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
Entwicklungsland {n} U کشوری که هنوز توسعه نیافته
Da kommt noch etwas. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه دارد]
Das ist noch nicht alles. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
Da kommt noch mehr. <idiom> U باز هم هست. [هنوز ادامه دارد]
Eine Bestätigung steht noch aus. U تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
Meine Abfahrtszeit ist noch nicht bestimmt. U وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
das Maul aufreißen <idiom> U چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
Ist noch etwas da? هنوز موجود است؟ [باقی مانده چیزی]
Es ist noch Zeit, bis ich gehe. U هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
So etwas ist mir noch nicht untergekommen. U همچه چیزی هنوز برای من پیش نیامده است.
Ich kann mich noch erinnern, auch wenn [wiewohl] es schon lange her ist. [wenn es auch schon lange her ist.] U با اینکه خیلی وقت از آن گذشته است من هنوز به خاطرش دارم.
Ich muss noch einige Dinge erledigen, bevor wir uns treffen. U من باید هنوز به چندتا کار برسم قبل از اینکه با هم ملاقات کنیم.
Er stieß die Maus mit dem Finger an, um zu sehen, ob sie noch lebte. U او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
Wenn ich daran denke, tut es immer noch weh. U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
Verrückter Verkehr, nicht? U چقدر وضع ترافیک بد است. درست است؟
In all den Jahren, wo ich Auto fahre, ist mir so ein Verhalten noch nicht untergekommen. U در تمام این سالها که من رانندگی میکنم همچه رفتاری برایم هنوز پیش نیامده است.
Recent search history Forum search
1سلام چیطورهستی خوب هستی مادرد خوب است
1سلام خوب هستی
2Du bist gemein
2Wie gut sprichst du Deutsch ?
3چقدر فارسى بلدى؟
3چقدر فارسى بلدى؟
3چقدر فارسى بلدى؟
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
2ما می خواهیم با هم یکجا باشیم فرقی نمیکنه کجا فقط با هم چون ما واقعا همدیگر را دوست داریم
1Du hast es aber gut
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com